English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 244 (3543 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
defecate U تخلیه کردن شکم
defecated U تخلیه کردن شکم
defecates U تخلیه کردن شکم
defecating U تخلیه کردن شکم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
diffusion U تخلیه کردن بافشار
diffusion U کم کردن از قدرت تخلیه فشار
clearance U پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
corona U تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
coronas U تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
drain U تخلیه کردن
drained U تخلیه کردن
draining U تخلیه کردن
drains U تخلیه کردن
priming U پر کردن یک پمپ یا لوله با اب به منظور تخلیه هوای داخل ان
disembark U تخلیه کردن
disembarked U تخلیه کردن
disembarking U تخلیه کردن
disembarks U تخلیه کردن
evacuate U تخلیه مزاج کردن
evacuate U تخلیه کردن
evacuated U تخلیه مزاج کردن
evacuated U تخلیه کردن
evacuates U تخلیه مزاج کردن
evacuates U تخلیه کردن
evacuating U تخلیه مزاج کردن
evacuating U تخلیه کردن
vacate U تخلیه کردن
vacated U تخلیه کردن
vacates U تخلیه کردن
vacating U تخلیه کردن
unload U تخلیه کردن
unloaded U تخلیه کردن
unloads U تخلیه کردن
exhaust U تخلیه کردن خروج
exhausts U تخلیه کردن خروج
beach gear U وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
debarkation U تخلیه پیاده کردن یکانها یاتجهیزات
degasify U تخلیه کردن گاز
disembarkation U تخلیه کردن
honey combing U روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
road clearance U تخلیه کردن جاده
to discharge goods U کالا را تخلیه کردن
to offload U تخلیه کردن
to block and bleed [valve] U مسدود کردن و تخلیه کردن [دریچه] [مهندسی]
Other Matches
cargo outturn message U پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation U تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
clearing U تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings U تخلیه محل تخلیه بیماران
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
cargo outturn report U گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
unloading U تخلیه
discharge U تخلیه
stripping U تخلیه
exhaust U تخلیه
exhausts U تخلیه
disembarkation U تخلیه
unstuffing U تخلیه
depletion U تخلیه
LSD U تخلیه
discharges U تخلیه
evacuates U تخلیه
evacuated U تخلیه
evacuate U تخلیه
emptying U تخلیه
discharged U تخلیه
evacuating U تخلیه
landing, storage, delivery U تخلیه
evacuation U تخلیه
discharge pressure U فشار تخلیه
discharge recorder U تخلیه نگار
discharge gate U دریچه تخلیه
discharge resistance U مقاومت تخلیه
discharge spout U ناودانه ی تخلیه
rotary discharger U تخلیه گر گردان
discharge opening U مجرای تخلیه
discharge opening U راهگاه تخلیه
roll on/roll off U بارگیری- تخلیه
discharge nozzle U فواره تخلیه
chain of evacuation U سیستم تخلیه
discharge head U ارتفاع تخلیه
discharge of chips U تخلیه براده ها
discharge valve U سوپاپ تخلیه
brush discharge U تخلیه جارویی
blow off U شیر تخلیه
neural discharge U تخلیه عصبی
disruptive discharge U تخلیه جرقهای
bank sluice U دریچه تخلیه
battlefield evacuation U تخلیه پزشکی
tipper U تخلیه کننده
internal discharge U تخلیه داخلی
non self maintained discharge U تخلیه وابسته
catharsis U تخلیه هیجانی
discharger of a capacitor U تخلیه خازن
discharge velocity U سرعت تخلیه
discharge voltage U ولتاژ تخلیه
discharging berth U اسکله تخلیه
discharging wharf U اسکله تخلیه
self maintained discharge U تخلیه ناوابسته
discharge end U سمت تخلیه
discharge currect U جریان تخلیه
depletion layer U ناحیه تخلیه
depletion zone U ناحیه تخلیه
depletion barrier U ناحیه تخلیه
depletion area U ناحیه تخلیه
cooling water discharge U تخلیه اب سرد
corollary discharge U تخلیه تبعی
corona discharge U تخلیه الکتریکی
corona discharge U تخلیه کورونا
dejecta U تخلیه مدفوع
clearing out [of a place] U تخلیه [فضایی]
discharges U تخلیه بار
discharge U تخلیه الکتریکی
discharge U تخلیه بار
defecation U تخلیه شکم
discharges U تخلیه الکتریکی
point discharge U تخلیه نقطهای
coefficient of discharge U ضریب تخلیه
discharge conveyor U نوار تخلیه
glow discharge U تخلیه تابناک
discharge cock U شیر تخلیه
road clearance U تخلیه جاده
oscillating discharge U تخلیه مواج
discharge chute U سرسره تخلیه
undulatory discharge U تخلیه مواج
residual discharge U تخلیه مانده
impulse discharge U تخلیه ضربهای
drain cock U لوله تخلیه
discahrge pipe U لوله تخلیه
glow discharge U تخلیه تابنده
ozone depletion U تخلیه اوزون
relief well U چاه تخلیه
discharge end U محل تخلیه
high rate discharge U تخلیه شدید
debarkation net U تور تخلیه
medical recovery U تخلیه پزشکی
quitting U تخلیه خانه
sluiceway U دهانه تخلیه
quit U تخلیه خانه
flaming discharge U تخلیه مشتعل
sluices U دریچه تخلیه
lightning discharge U تخلیه اتمسفری
lightning discharge current U جریان تخلیه
electric discharge U تخلیه الکتریکی
education pipe U لوله تخلیه
surging discharge U تخلیه نوشی
air evacuation U تخلیه هوایی
medical evacuation U تخلیه بیماران
electrostatic discharge U تخلیه الکتروستاتیکی
medical evacuation U تخلیه بهداری
electrical discharge U تخلیه برقی
sluice U دریچه تخلیه
medical evacuation U تخلیه پزشکی
sluiced U دریچه تخلیه
main discharge U تخلیه اصلی
depopulation U تخلیه جمعیت
escape channel U مجرای تخلیه اب
roll-on/roll-off U بارگیری- تخلیه
area evacuation U تخلیه منطقهای
drain plug U پیچ تخلیه
exhaust chute U ناودان تخلیه
electron discharge U تخلیه الکترونها
abreaction U تخلیه هیجانی
site clearance U تخلیه کارگاه
evacuant U تخلیه کننده
exhaust stroke U مرحله تخلیه
high frequency discharge U تخلیه فرکانس بالا
exhaust system U سیستم تخلیه دود
local action U تخلیه موضعی باتری
unloading takes place in ... U بار در ... تخلیه می شود.
aeromedical evacuation U تخلیه پزشکی هوایی
extinction voltage U ولتاژ قطع تخلیه
discharge U شلیک عصبی تخلیه
inbound cargo U کالای تخلیه نشده
landing weight U وزن با هنگام تخلیه
discharge U اخراج تخلیه الکتریکی
oil drain plug U توپی تخلیه روغن
electric discharge lamp U لامپ تخلیه الکتریکی
evacuee U پرسنل تخلیه شده
discharges U شلیک عصبی تخلیه
abnormal glow discharge U تخلیه تابناک نامتعارف
discharge capacity U فرفیت تخلیه بارانداز
glow discharge lamp U لامپ تخلیه کنتاکتی
sanitation U سیستم تخلیه فاضل اب
clearance capacity U فرفیت تخلیه بار
corona discharge current U جریان تخلیه کورونا
main gap U فاصله تخلیه اصلی
clearing station U ایستگاه تخلیه بیماران
clearing station U پست تخلیه بیماران
low pressure discharge U تخلیه ی فشار ضعیف
evacuees U پرسنل تخلیه شده
first townsend discharge U تخلیه اول تاونزند
discharge capacity U فرفیت تخلیه بار
implusive discharge U تخلیه غیر متناوب
overdischarge of battery U تخلیه فرساینده باتری
tail escape U نهر تخلیه انتهائی
stevedores U متصدی بارگیری و تخلیه
discharges U اخراج تخلیه الکتریکی
stevedore U متصدی بارگیری و تخلیه
evacuation policy U روش تخلیه پزشکی
incandescent cathode discharge U تخلیه کاتد ملتهب
y valve U شیر تخلیه روغن
gas filled tube U لامپ تخلیه گازی
internal discharge U تخلیه جزیی داخلی
eduction pipe U لوله تخلیه یاکشش
dust exhaust U تخلیه گرد و خاک
second townsend discharge U تخلیه دوم تاونزند
dust removal U تخلیه گرد و خاک
semi self maintained discharge U تخلیه نیم وابسته
furnace discharged end U انتهای تخلیه کوره
sediment escape U ساختمانهای تخلیه و شستشو
gas discharge lamp U لامپ تخلیه گازی
silt ejector U تخلیه کننده رسوب
gas discharge arrester U برقگیر تخلیه گازی
automatic tipper U تخلیه کننده خودکار
gas exhauster U تخلیه کننده گاز
luminous discharge lamp U لامپ تخلیه الکتریکی
gas discharge relay U رله تخلیه گازی
normal glow discharge U تخلیه تابناک متعارف
oil drain cock U شیر تخلیه روغن
landing order U اجازه تخلیه بار
recovery procedures U روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
debarkation net U پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
withdrawal U تخلیه مواضع ازراه هوا
despatch money U جایزه بارگیری یا تخلیه سریع
demurrage U خسارت تاخیر تخلیه کشتی
radojet U وسیله تخلیه هوا بافشار
evacuee U بیماران تخلیه شده پزشکی
discharge tube U لامپ تخلیه الکتریکی [فیزیک]
total discharge U تخلیه الکتریکی عمیق [در باتری]
free in and out U بدون هزینه تخلیه و بارگیری
battlefield evacuation U تخلیه پرسنل اسیب دیده
strip U تخلیه موادخطرناک یا قابل انفجار
evacuation ship U ناو کنترل تخلیه پزشکی
gas-filled tube U لامپ تخلیه الکتریکی [فیزیک]
evacuees U بیماران تخلیه شده پزشکی
air landed supply U اماد تخلیه شده با هواپیما
air evacuation U تخلیه مواضع از راه هوا
wash out valve U شیر تخلیه رسوبات در مخزن
accessorial services U خدمات بارگیری و تخلیه بار
withdrawals U تخلیه مواضع ازراه هوا
after bay [مجرائی که آب را از نیروگاه تخلیه میکند.]
clearance capacity U فرفیت تخلیه بار اسکله
bulk production U تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
lift-off U تخلیه کشتی توسط جرثقیل
Recent search history Forum search
1Potential
1strong
1To be capable of quoting
1set the record straight
1Arousing
1pedal pamping
1construed
1این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1meaning of taking law
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com